دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
شناسایی و ارائه الگوریتم کنترل کیفیت اجراء روسازی آسفالتی به روش طبقهبندی دادهها وشبکه عصبی مصنوعی
1
16
FA
محمد
حمیدی نیا
پردیس فنی و مهندسی، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه یزد.
hamidiniamoham-mad@gmail.com
محمدمهدی
خبیری
0000-0003-3434-7603
دانشیار، پردیس فنی و مهندسی، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه یزد.
mkhabiri@yazd.ac.ir
مهدی
مخبری
دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه استهبان.
mehdimokhberi@gmail.com
10.22091/cer.2020.4923.1181
اجرای آسفالت یکی از مهمترین پارامترهای کیفیت روسازی آسفالت بوده که همواره در هر پروژه پخش آسفالت باید به آن دقت نمود. هدف از این پژوهش، بررسی عملکرد شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم درخت تصمیم و پیشبینی پارامترهای طرح اختلاط و میدانی مؤثر بر تراکم روسازی بوده تا با شناسایی و کنترل این پارامترها بتوان مقدار پارامتر تراکم را کنترل نمود. در این تحقیق، با استفاده از دادههای جمعآوری شده از گزارش تعیین تراکم نسبی آسفالت، گزارش منحنی دانهبندی و نتایج آزمایشهای آسفالت گرم و گزارش طرح اختلاط آسفالت همچنین با بهکارگیری الگوریتم درخت تصمیم و شبکه عصبی مصنوعی به پیشبینی پارامترهای مؤثر بر تراکم پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد دادههایی که دارای دمای پخش بین 126 تا 155 درجه سانتیگراد، درصد شکستگی در دو جبهه بیشتر از 95.5%، استحکام (مقاومت مارشال) کمتر از 1417.5 کیلوگرم- نیرو و فضای خالی کمتر از 5.45% بودند، تراکم در آنها دارای مقدار مناسب (بیشتراز 97%) بود. در نتیجه، این پارامترها مؤثرترین پارامترها در طرح اختلاط آسفالت معرفی شد.
روسازی آسفالتی,تراکم,دادهکاوی,درخت تصمیم,شبکه عصبی مصنوعی
https://cer.qom.ac.ir/article_1496.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1496_1e250a1b3d4f1d7d985227a097c254eb.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
تحلیل رفتار سازه های فضاکار در عرشه پل ها با تغییرات قطر و طول اعضا
17
28
FA
محمد حسین
تقی زاده ولدی
https://orcid.org/00
گروه مهندسی عمران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
mh.taghizadeh@khuisf.ac.ir
مهدیه
پورهادی گوابری
گروه معماری، موسسه آموزش عالی مهرآیین بندرانزلی، انزلی، ایران
m.pourhadi@ut.ac.ir
10.22091/cer.2020.5328.1197
کاربرد سازههای فضاکار، علیرغم سهولت و سرعت اجرا همواره محدود به پوشش سقفهای با دهانههای طولانی است. در حالی که این نوع سازهها که با مکانیزم پخش بار در کلیه اعضا، از مقاومت قابل قبولی در برابر بارهای وارده اعم از مرده و زنده برخوردار هستند، میتوانند جایگزین مناسبی جهت بهکارگیری در عرشه پلها محسوب شوند. بنابراین در این مقاله، با مدلسازی عددی یک عرشه مشبک فضاکار دو لایه با قطر و طول مختلف اعضا، رفتار آن در برابر بارهای مرده و متحرک ناشی از حرکت وسایل نقلیه موتوری مطابق آییننامه آشتو، مورد بررسی قرار گرفت. فرمیابی هندسی، با استفاده از جبر فرمکسی توسط نرمافزار Formian 2.0 و مدلسازی عددی عرشههای فضاکار با استفاده از نرمافزار اجزای محدود SAP2000 و با تحلیل استاتیکی خطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش قطر اعضای عرشه مشبک فضاکار دولایه از 94/13 به 37/19 سانتیمتر، سطح مقطع و در نتیجه سختی اعضا افزایش مییابد که این امر منجر به افزایش سختی کل سازه و مقاومت آن در برابر خیز ناشی از بارهای مرده در اثر وزن سازه و خیز ناشی از بارهای متحرک در اثر عبور و مرور وسایل نقلیه موتوری میگردد. همچنین با افزایش طول اعضای عرشه مشبک فضاکار دولایه از 5/1 به 5/4 متر، فاصله بین گرهها افزایش یافته و تعداد گرهها و اعضای دو لایه و مابین آن که قسمت عمده المانهای کل سازه در این فاصله قرار دارد، کاهش مییابد و به تبع آن منجر به کاهش بارهای مرده سازه و خیز ناشی از این بار میشود. از طرفی، چون این گرهها از نوع مفصلی انتخاب شده است که دارای آزادی حرکت در تمام جهات میباشند، بنابراین کاهش تعداد گرهها، کاهش نسبی خیز ناشی از بارهای متحرک را به دنبال دارد.
سازه های فضاکار,عرشه پل,قطر و طول اعضا,خیز
https://cer.qom.ac.ir/article_1575.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1575_81dd2aa9c7afa01298a2d2c54be25a8d.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
مطالعه رفتار ساختمان با سیستم مهاربند برون محور و دیوار پرکننده در زلزله سرپل ذهاب
29
40
FA
محمدرضا
تابش پور
دانشیار، دانشکده مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف.
tabeshpour@yahoo.com
آزاده
نوری فرد
استاد مدعو دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
anoorifard@yahoo.com
10.22091/cer.2020.5409.1201
قابهای مهاربندی شده برونمحور از لحاظ سختی و شکلپذیری رفتاری بینابین قاب خمشی و مهاربند هممحور دارند. به این منظور لازم است طراحی مهاربند و تیر پیوند به نحوی انجام گیرد که در مرحله غیرخطی، تنها تیر پیوند جاری شود. بررسیهای میدانی صورت گرفته پس از زلزله سرپل ذهاب نشان میدهد علی رغم اینکه قابهای دارای مهاربند برونمحور طراحی نشده و اشکالات اجرایی زیادی دارند، سازه پایداری خود را حفظ کرده است. در این پژوهش با استفاده از مدلسازی یکی از ساختمانهای آسیب دیده در زلزله سرپل ذهاب به صورت یک قاب سه طبقه چهار دهانه در نرم افزار ایتبس، رفتار سازه در دو حالت با و بدون دیوار پرکننده مطالعه شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد وجود دستک قطری دیوار پرکننده موجب کاهش نیروی محوری مهاربندها و کاهش نیروی برشی و لنگر خمشی تیر پیوند میشود. دیوار پرکننده همچنین موجب کاهش تغییرمکان، افزایش سختی و کاهش پریود قاب با مهاربند برونمحور میگردد. لذا در چنین شرایطی که اشکالات متعددی در طراحی و اجرای تیر پیوند و مهاربند وجود دارد، اتصال دیوار پر کننده به سازه در حفظ پایداری قاب با مهاربندهای برونمحور در زلزله سرپل ذهاب نقش مهمی را ایفا کرده است. در این شرایط اگر دیوار پرکننده وجود نمیداشت، رفتار لرزهای سازه بحرانیتر میشد و حتی احتمال فروریزش سازه وجود میداشت. بنابراین برای قاب با مهاربند برونمحوری که به درستی برای بار زلزله طراحی شده است، چسباندن دیوار پرکننده به قاب باعث اختلال در رفتار شکلپذیر مطلوب این سیستم سازهای میشود.
مهاربند برون محور,دیوار پرکننده,زلزله سرپل ذهاب,تحلیل خطی
https://cer.qom.ac.ir/article_1593.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1593_f1dd323bf6b638ba3c5fd31d0f9a29d7.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
ارزیابی و مدیریت ریسک پروژه های تونلزنی از دیدگاه مخاطرات ژئوتکنیکی با استفاده از روش تحلیل درخت خطا: مطالعه موردی
41
53
FA
رضا
میکائیل
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه صنعتی ارومیه.
reza.mikaeil@gmail.com
یاور
جلیلی کشتیبان
دانشجوی کارشناسی ارشد استخراج معدن، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
y.j.kashtiban@gmail.com
کوروش
شهریار
استاد، دانشکده مهندسی معدن، دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
k.shahriar@aut.ac.ir
امیر
جعفرپور
دانشجوی دکتری مهندسی استخراج معدن، دانشگاه یزد.
amir.jafarpour@stu.yazd.ac.ir
10.22091/cer.2020.5388.1200
ارزیابی و مدیریت ریسک پروژههای تونلزنی از دیدگاه مخاطرات ژئوتکنیکی، یکی از گامهای مهم و ضروری در طراحی و اجرا میباشد. قطعه دوم تونل امامزاده هاشم، یکی از طرحهای بزرگ عمرانی در کشور محسوب میشود که به دلیل ساختار بد زمینشناسی و شرایط نامناسب ژئوتکنیکی در مسیر حفر تونل، طراحی این پروژه را با چالشهای جدی روبهرو کرده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا پس از بررسی و انجام مطالعات زمینشناسی و ژئوتکنیکی در طول مسیر حفر تونل، میزان ریسک کلی طرح با استفاده از تحلیل درخت خطا مورد بررسی قرار گیرد. در طول انجام پژوهش، چهار مخاطره شامل آسیب به پرسنل، سیستم نگهداری، ماشین حفاری و انحراف از مسیر حفر با توجه مخاطرات ژئوتکنیکی محتمل در مسیر حفاری شامل برخورد با نواحی گسله و خردشده، مچالهشوندگی، هجوم آب و ناپایداری تونل مورد بررسی قرار گرفت. آسیب به دستگاه حفاری و آسیب به سیستم نگهداری با اعداد ریسک ۵۳۰۴ و ۵۲۳۰ بهعنوان حوادث پرخطر بهوجودآورنده ریسک کلی پروژه شناسایی شدند. مخاطرات ناشی از حضور گسل در منطقه و مچالهشوندگی دارای بیشترین احتمال وقوع برابر با 20 درصد هستند. نتایج حاصل از بررسیها حاکی از ریسک بالای پروژه، نشانگر این واقعیت است که نیاز به انجام اقدامات کنترلی و کاهنده به منظور کاهش ریسک، ضروری میباشد. پس از انجام اقدامات کاهنده و کاهش احتمال وقوع مخاطرات، مقدار ریسک کلی پروژه از محدوده ریسک به محدوده بیخطر (برابر با ۲۷۱) تقلیل پیدا کرد.
ریسکهای ژئوتکنیکی,تحلیل درخت خطا,تونل امامزاده هاشم,انحراف از مسیر حفر,اقدامات کاهنده
https://cer.qom.ac.ir/article_1657.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1657_5f20f0689aa09068b1fc8c86aa875135.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
تحلیل حساسیت خرابی پیشرونده در قاب های خمشی و مهاربندی شده ی هم محور فولادی با پلان های مستطیلی و L شکل
55
71
FA
حمزه
روحی
دانشجوی دکتری سازه، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه سمنان.
h.rouhi@semnan.ac.ir
مجید
قلهکی
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه سمنان.
mgholhaki@semnan.ac.ir
10.22091/cer.2020.5767.1208
پدیده خرابی پیشرونده بهدلیل اینکه میتواند پایداری کل سازه و ایمنی جانی ساکنین آن را تهدید نماید، طی چند سال اخیر، مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است. در خرابی پیشرونده تعیین المان کلیدی که بیشترین پتانسیل ایجاد خرابی را دارد، اهمیت زیادی دارد. چهار مدل سازه فولادی با دو سیستم سازهای قاب خمشی و دوگانه مهاربندی شده با پلانهای مستطیلی و L شکل تحلیل حساسیت شده است. براساس تحلیل فزاینده قائم، در سیستم قاب خمشی فولادی با پلانهای مستطیلی و L شکل و در سیستم دوگانه با مهاربندهای میانی، ستونهای گوشه و در سیستم دوگانه (مهاربندهای میانی و کناری) با پلان مستطیلی و در سیستم دوگانه (مهاربندهای کناری) با پلان L شکل، ستون داخلی بیشترین پتانسیل خرابی را دارد. نتایج تحقیق نشان میدهد سازههای بلند، عملکرد بهتری در برابر خرابی پیشرونده داشته و افزایش ارتفاع مدلها در سیستم دوگانه، تأثیر زیادی در کاهش خرابی پیشرونده ندارد.
خرابی پیشرونده,تحلیل افزاینده قائم,تحلیل حساسیت,المان کلیدی
https://cer.qom.ac.ir/article_1712.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1712_328117d584afccbfa40ade28b288554b.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
پیشبینی مقاومت فشاری و کششی بستر رسی تثبیتشده با سیمان و باطله سنگآهن با استفاده از روشهای هوش محاسباتی
73
88
FA
طوبا
حیدری دزفولی
دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی سیرجان.
tobahd1371@gameil.com
علیرضا
غنی زاده
0000-0002-6618-1049
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی سیرجان، سیرجان، ایران
ghanizadeh@sirjantech.ac.ir
10.22091/cer.2020.5950.1213
یکی از روشهای بهسازی خاک بستر روسازی، استفاده از مواد افزودنی جهت تثبیت خاک است. برای ارزیابی کیفیت مصالح از آزمایشهای مقاومت فشاری تکمحوری و مقاومت کششی غیرمستقیم استفاده میشود. بهرهگیری از این آزمایشها با توجه به زمانبر بودن عملآوری نمونهها وقتگیر است .همچنین در صورت افزایش تعداد نمونهها میتواند هزینهبر نیز باشد. در این تحقیق، از دو روش مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی (ANFIS) جهت پیشبینی مقاومت فشاری و کششی خاک رس تثبیتشده با سیمان و باطله سنگآهن استفاده شده است. برای این منظور، پارامترهای درصد سیمان، درصد باطله، رطوبت بهینه و مدت زمان عملآوری، به عنوان ورودی و پارامترهای مقاومت فشاری تکمحوری و مقاومت کششی غیرمستقیم، به عنوان خروجی در نظر گرفته شده است و در هر مورد پایگاه دادهای متشکل از 100 داده مورد استفاده قرار گرفته است. مدلسازی با استفاده از این سه روش، برتری مدل شبکه عصبی مصنوعی نسبت به سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی را نشان میدهد. همچنین تحلیل حساسیت نشان میدهد که پارامترهای درصد سیمان و درصد باطله بهترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر مقاومت فشاری و مقاومت کششی پیشبینی شده دارند.
مقاومت فشاری تکمحوری,مقاومت کششی غیرمستقیم,خاک رس تثبیت شده,سیمان و باطله سنگ آهن,هوش محاسباتی
https://cer.qom.ac.ir/article_1728.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1728_da6305ae77441c9f652d5d8dba4872dc.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
ارزیابی آسیبپذیری لرزهای سازههای خرپایی بلند (مشعل) با استفاده از منحنیهای شکنندگی
89
102
FA
سعیده
کوهستانی
0000-0003-4696-2523
گروه مهندسی عمران ، دانشکده فنی ، دانشگاه قم
s.koohestani@stu.qom.ac.ir
بیژن
سیاف زاده
0000-0002-1647-9541
گروه مهندسی عمران ، دانشکده فنی ، دانشگاه قم
b.sayyaf@yahoo.com
مهدی
شریفی
0000-0001-8166-1668
گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه قم، قم، ایران
m.sharifi@qom.ac.ir
10.22091/cer.2021.6244.1218
در حال حاضر، کاهش ریسک لرزهای مجتمعهای صنعتی بهویژه زیرساختهای تأمین انرژی مورد توجه قرار گرفته است. تحلیلهای احتمالاتی و قابلیت اعتماد ابزار توانمندی در محاسبه ریسک و هزینه پیدا کرده است. یکی از مهمترین مجتمعها و کارخانههایی که به لحاظ تأمین انرژی، پیامدهای مالی، جانی و تعمیرات مورد توجه است، کارخانجات نفت، گاز و پتروشیمی میباشد. این مجتمعها عمدتاً از واحدهای مختلفی تشکیل شده است و هر واحد دارای تجهیزات و سازههای متنوعی با رفتارها و پیامدهای خاص خود میباشد. بررسی رفتار لرزهای احتمالاتی کارخانه نیازمند درک صحیح رفتار اجزا و تجهیزات تشکیل دهنده آن میباشد. یکی از تجهیزاتی که در هنگام توقف بهرهبرداری پلنتها و همچنین جلوگیری از آلودگی محیطزیست در آنها کاربرد دارد، تجهیز فلر میباشد. فلرها بسته به ارتفاع دارای سه نوع خود ایستا، مهار شده با کابل و مهار شده با سازه پشتیبان (دریک) میباشند. در این تحقیق، رفتار لرزهای احتمالاتی تجهیز فلر مهار شده با سازه پشتیبان مورد ارزیابی قرار گرفته است. به همین منظور، مطالعه موردی از فلر طراحی و ساخته شده با استفاده از روش اجزای محدود مدلسازی و مورد تحلیلهای دینامیکی افزاینده قرار گرفته است. سپس با در نظر گرفتن حالتهای مختلف خرابی سازه و براساس نتایج تحلیل منحنیهای شکنندگی استخراج شده است. نتایج نشان میدهد در سازههای فلر بلند و نسبتاً بلند، به دلیل رفتار انعطافپذیر سازه، در حالت کلی، مقدار نیازهای لرزهای وارد شده به سازه اصلی قابل ملاحظه نمیباشند و رفتار کلی سازه نگهدارنده فلر، بیشتر توسط اجزای سازهای تعیین میگردد. نتیجه حاصل شده در زلزلههای مشابه تجربه شده است.
تحلیل دینامیکی افزاینده,فلر,منحنی شکنندگی,آسیب پذیری لرزه ای,ارزیابی احتمالاتی
https://cer.qom.ac.ir/article_1761.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1761_4f2c23c66ee78d4bd03e6da07f19e66f.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
تعیین مدول تغییرشکل پذیری با استفاده از مطالعات زمینشناسی مهندسی و آزمایشهای برجا (مطالعه موردی)
103
113
FA
اکبر
چشمی
0000-0002-0024-6161
دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران.
a.cheshomi@ut.ac.ir
علی
برهانی
دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی امیر کبیر.
ali_borhani@yahoo.com
رضا
حسینی
دانشکده زمینشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
rezahossini1359@gmail.com
10.22091/cer.2020.6117.1217
تعیین مدول تغییرشکلپذیری مصالح با آزمایشهای برجا و آزمایشگاهی امکانپذیر است. مشکلات مربوط به تهیه نمونه، بهخصوص در مصالح درشتدانه، کاربرد آزمایشهای آزمایشگاهی در تعیین ویژگیهای مهندسی مصالح را محدود نموده است. بررسیهای زمینشناسی مهندسی ضمن کمک به انتخاب آزمایش برجای مناسب، باعث مدیریت هزینه و افزایش اعتبار نتایج آزمایشها میگردد. به منظور افزایش ارتفاع سد تنظیمی گتوند نیاز به تعیین مدول تغییرشکلپذیری خاک زیر پی سد میباشد، بدین منظور روشی چند مرحلهای پیشنهاد و انجام شد. در مرحله اول با تلفیق مطالعات زمینشناسی، محدوده مورد مطالعه و اطلاعات بهدست آمده از حفر چند گمانه اکتشافی، از روی تاج سد، مشخصات زمینشناسی مهندسی لایههای زیرسطحی زیر پی سد تعیین شد. مصالح زیرسطحی شن همراه با مقادیری ماسه، سیلت و رس است. در این مرحله برای تعیین مدول تغییرشکلپذیری، آزمایش پرسیومتری، دانهول و کراسهول در داخل گمانهها انجام شد. بهدلیل بافت درشتدانه، ناهمگنی و ریزشی بودن مصالح، نتایج مناسبی از آزمایش پرسیومتری بهدست نیامد. در مرحله دوم با بررسیهای میدانی در مصالح حاشیه رودخانه، تلاش شد لایههای نظیر قرار گرفته در زیر سد در ساحل رودخانه شناسایی و آزمایش بارگذاری صفحه با صفحه دایرهای به قطر 60 سانتیمتر انجام و مدول تغییرشکلپذیری مصالح در کرنشهای بالا تعیین شد. با توجه به بافت درشتدانه مصالح به منظور در نظر گرفتن اثر ابعاد صفحه بارگذاری و اندازه دانهها، در مرحله سوم آزمایش بارگذاری صفحه با صفحه دایرهای به قطر 120 سانتیمتر انجام و مشخص گردید که با تغییر قطر صفحه بارگذاری از 60 به 120 سانتیمتر، میانگین مدول اندازهگیری شده از 2868 به 1075 کیلوگرم بر سانتیمترمربع کاهش مییابد. در این مقاله، ضمن بیان اهمیت مطالعات زمینشناسی مهندسی در انتخاب آزمایشهای برجای مناسب، نتایج بهدست آمده از آزمایشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
بارگذاری صفحه,آزمایش دانهول و کراسهول,خاک درشتدانه,آزمایشهای برجا,زمین-شناسیمهندسی
https://cer.qom.ac.ir/article_1762.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1762_0e08e5ca5bd1beedeb8c6d8a161f897f.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
یک سیستم تصمیم یار فازی برای انتخاب سقف و اسکلت بنا
115
126
FA
پدرام
حسینی
0000-0002-3573-6339
دانشکده مهندسی،مرکز آموزش عالی محلات، محلات، ایران
p.hosseini@mahallat.ac.ir
محمد
خلیلی درمنی
استادیار، دانشکده مهندسی کامپیوتر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین، خمین، ایران
md.khalily@yahoo.com
10.22091/cer.2021.6321.1219
طراحی سازههای با مقاومت کافی در برابر بارهای وارده با کمترین خسارات جانی و مالی از وظایف طراحان سازه است. تا به حال سیستمهای دیافراگم متفاوتی برای پوشش سقف سازهها ارائه شدهاند و هرکدام از این نوع سقفها برای یک نوع اسکلت سازهای مناسب هستند. بنابراین انتخاب نوع اسکلت و سقف سازه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، استفاده از سیستم تصمیمیار به منظور ارائه مدلی برای طراحان سازه، پیمانکاران و سایر کارشناسان ساختمانی برای انتخاب سقف و اسکلت بنا است. در این مقاله، از تکنیکهای تحلیل سلسلهمراتبی و ویکور فازی برای حل این مساله استفاده شده است. ابزار گردآوری داده در این تحقیق پرسشنامه است و نتایج نشان میدهد که برای ساختمانهای متعارف استفاده از سقف تیرچه بتنی به همراه اسکلت بتنی گزینه با اولویت بالاتر است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ساختمانهای با سقف تیرچه و بلوک و اسکلت بتن آرمه مناسبترین و سقف تیرچه و بلوک با اسکلت آجری و سقف طاق ضربی بدترین انتخاب از دید افراد خبره برای انتخاب سقف و اسکلت بنا هستند. از جمله مهمترین دلایل این نتیجه سهولت اجرا و هزینه مناسب ساختمانهای با سقف تیرچه و بلوک و اسکلت بتن آرمه میباشد.
سیستم تصمیمیار,روش ویکور فازی,طراحی سازه,انتخاب نوع اسکلت سازه و سقف
https://cer.qom.ac.ir/article_1763.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1763_d9bc5a6204c76609e31e9d3d5d4fc515.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
شبیه سازی عددی پدیدهی کاویتاسیون در سرریز پلکانی به کمک نرم افزار Fluent
127
140
FA
فریده
کریمی پیرموسائی
کارشناس ارشد گروه عمران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، لاهیجان، ایران.
faridekarimy70@gmail.com
علیرضا
مردوخ پور
0000-0001-8054-8209
استادیار گروه عمران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، لاهیجان، ایران.
alireza.mardookhpour@liau.ac.ir
10.22091/cer.2021.6104.1216
در مطالعهی حاضر به بررسی تأثیر انواع مدلهای آشفتگی و پدیده کاویتاسیون در سرریز پلکانی سد سیاه بیشه با نرمافزار Fluent پرداخته شده است. سه مدل آشفتگی ε-K با مدلهای استاندارد و RNG و ω-K و سه دبی (دبی حداقل و حداکثر به ترتیب معادل 150 و 170 مترمکعب بر ثانیه و دبی سیلاب معادل 203 مترمکعب بر ثانیه) در نظر گرفته شدند. اعتبار سنجی روش عددی با شبیهسازی یک سرریز آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت و تطابق مناسبی مشاهده شد. نتایج نشان داد که در سرریز سد سیاه بیشه با دبی 203 مترمکعب بر ثانیه در ناحیهی پایین دست سرریز پلکانی، احتمال وقوع پدیده کاویتاسیون محتملتر است. از این رو میتوان در مکانهای مناسب، از سیستم هوادهی مناسب استفاده کرد تا با کاهش سرعت در نواحی مورد نظر، احتمال وقوع کاویتاسیون کاهش یابد. همچنین با تغییر در نوع مدل آشفتگی، شاخص کاویتاسیون در هر نقطه از سرریز دچار تغییر میشود، بنابراین انتخاب مدل آشفتگی به منظور بررسی کاویتاسیون از اهمیت ویژهای برخوردار است. به طوریکه به عنوان مثال مقدار بیشینه سرعت ایجاد شده در مدلهای مورد بررسی با دبی 150 مترمکعب بر ثانیه برای مدل آشفتگی ε-K با مدل استاندارد برابر 1.34 متر بر ثانیه، برای مدل آشفتگی K-ε و مدل RNG برابر 2.32 متر بر ثانیه و برای مدل آشفتگی K-ω برابر 1.32 متر بر ثانیه شد. مدلهای K-ε استاندارد و K-ω در تمامی دبیها بسیار نزدیک به هم بوده و استفاده از مدل آشفتگی K-ε و مدل RNG نسبت به دو مدل دیگر تفاوت داشته است.
پدیده کاویتاسیون,آشفتگی,سرریزهای پلکانی,سرریز سد سیاه بیشه
https://cer.qom.ac.ir/article_1783.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1783_bae30967152f046669e964fae8c4f8f2.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
مطالعه عددی آبشستگی محلی تحت جت آبگرم خروجی از نیروگاهها (مطالعه موردی: خروجی نیروگاه نکا)
141
151
FA
زهرا
مهرابی
گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه قم، قم، ایران
z.mehrabi@stu.qom.ac.ir
رضا
کمالیان
گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه قم، قم، ایران
ur.kamalian@gmail.com
محمد
بابایی
مدیرگروه اندازهگیری میدانی، مؤسسه تحقیقات آب، وزارت نیرو، تهران، ایران.
babaee_mbm@yahoo.com
احسان
جباری
0000-0002-6345-8567
گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه قم، قم، ایران
ehsan.jabbari@gmail.com
10.22091/cer.2021.6541.1225
از آنجاییکه سرعت جریان و دبی خروجی از تخلیه کنندههای عمقی، جهت ایجاد اختلاط سریع در ناحیه میدان نزدیک، زیاد است در نتیجه ابعاد این آبشستگیها نیز می تواند وسیع باشد و از طرفی رسوب محلی ممکن است منجر به تخریب سازههای ساحلی شود و همچنین بر نحوه گردش آبگرم در ناحیه میدان نزدیک بسیار تأثیرگذار است، پیشبینی یک روش مناسب جهت تخمین محل و عمق این آبشستگیها در بستر دریا بسیار حائز اهمیت میباشد. مطالعه موردی این تحقیق خروجی نیروگاه نکا است که با استفاده از مدل عددی سه بعدی FLOW-3D مورد شبیهسازی قرار گرفته است. همچنین نمودارهای توسعه مکانی و زمانی آبشستگی و دما استخراج گردید. مقایسه و تحلیل نتایج حاصل از شبیهسازی عددی و دادههای میدانی نشان میدهد که فاصله افقی عمیقترین نقطه حفره آبشستگی از تخلیه کننده با دقت 94 درصد و حداکثر عمق حفره آبشستگی با دقت 58 درصد نسبت به هیدروگرافی بستر نکا بدست آمده است.
آبگیری از دریا,تخلیه کنندههای دریایی,جت آشفته:,مدل عددی FLOW-3D,آبشستگی
https://cer.qom.ac.ir/article_1774.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1774_f6613a7117adffe8ce5043eb41339545.pdf
دانشگاه قم
پژوهش های زیرساخت های عمرانی
2783-140X
6
1
2020
08
22
تحلیل روش های ارزیابی عامل کیفیت در بهینه سازی مسئله موازنه زمان-هزینه در صنعت ساخت وساز
153
173
FA
سید علی
بنی هاشمی
گروه مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور
banihashemi1120@gmail.com
علیرضا
شهرکی
دانشیار گروه مهندسی صنایع، دانشگاه سیستان و بلوچستان
shahrakiar@hamoon.usb.ac.ir
10.22091/cer.2021.6061.1215
مسائل موازنه زمان و هزینه توجه ویژهای را در ادبیات مسائل زمانبندی به خود اختصاص داده است. هدف از مسئله بهینهسازی موازنه زمان- هزینه، تجزیهوتحلیل کاهش زمان اصلی پروژه با کمترین هزینه است. در این مسائل، تأثیر کیفیت اجرای پروژه برای فعالیتهای مختلف لحاظ نشده است. توجه به عامل کیفیت در این بین به اواسط دهه 90 میلادی باز میگردد. از آن زمان تاکنون مقالات بسیاری در این زمینه منتشر گردیده است. در بحث تعادل و موازنه، بین سه تابع هدف زمان، هزینه و کیفیت پروژه نسبت به انجام تحلیل حساسیت هزینه نسبت به تغییرات مدت زمان انجام فعالیتها اقدام میشود که هدف آن بهدست آوردن بهترین ترکیب کاهش زمانی فعالیتها است، بهگونهای که مجموع هزینههای پروژه، کمینه و کیفیت کل پروژه، بیشینه شود. مقاله حاضر، به طبقهبندی مسائل موازنه زمان، هزینه و کیفیت و بررسی نحوه محاسبه عامل کیفیت در پژوهشها و همچنین رابطه بین سه هدف زمان، هزینه و کیفیت در پروژهها و فعالیتهای پروژه میپردازد. نتایج تحلیل مقالات نشان میدهد که ارزیابی عامل کیفیت در مسائل موازنه را میتوان به چهار دسته تقسیمبندی نمود. در مورد اول، کیفیت از طریق کارهایی که برای اصلاح فعالیتهای غیرهماهنگ موردنیاز است بهطور ضمنی ارزیابی میشود. در مورد دوم، کیفیت هر فعالیت بهعنوان تابعی از مدت زمان و هزینه آن بیان شده است. در مورد سوم، کیفیت یک فعالیت در هریک از حالتهای اجرایی احتمالی آن، بهصورت تخمینی براساس نظر خبرگان برآورد میگردد و در آخرین مورد نیز کیفیت یک فعالیت توسط شاخصهای تعیین شده مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بهینهسازی,مسئله موازنه زمان-هزینه-کیفیت,زمانبندی پروژه,کیفیت پروژه,کیفیت فعالیت
https://cer.qom.ac.ir/article_1772.html
https://cer.qom.ac.ir/article_1772_25b30cbd0030dc71945b34a29c579486.pdf